تولدت مبارک
٣٠ اردیبهشت 92 ، ساعت 13:30 روز و لحظه ای بود که انتظارمون به سر رسید و نوید جان بدنیا اومد . یادش بخیر ، چه روز خوب و خاطره انگیزی بود ... من بهمراه بابایی و دو تا مامان جونهای مهربون راهی بیمارستان شدیم . استرس زیادی نداشتم و شوق دیدن تو هر لحظه بیشتر میشد . تا اینکه لحظه ها سپری شد و بهترین حس رو وقتی تو رو توی بغلم گذاشتند احساس کردم . این هم عکسهای شما در روزهای اول تولدت نوید و بابا سعید ، اولین عکس دو نفره ی پدر و پسر سبد گلی که بابایی مهربون زحمتش رو کشیده بود . اولین روزی که پسر کوچولوی ...
نویسنده :
مامانی و بابایی
19:37